FM, I & MA
Financial Management, Investment and Management Accounting
مدیریت مالی که امروزه با مفاهیم نوین به عنوان مدیریت مالی استراتژیک از آن نام میبرند بر چگونگی مدیریت شرکت و اتخاذ استراتژی های مناسب هنگام رکود اقتصادی و ورود شرکتها به مرحله اضطرار مالی و افزایش ریسک کل است. مدیریت استراتژیک مالی به مطالعه منابع و مصارف هر شرکت میپردازد و تبیین درجه و میزان حضور مدیران در سازمان جهت تحقق اهداف، فعالیتهای مربوط به چگونگی انجام هزینههای سازمان، روشهای ایجاد و توسعه و جمعآوری درآمدها و چگونگی و نحوه اداره وجوه و منابع مالی را میسر می سازد. در مدیریت مالی استراتژیک تلاقی سه محور اساسی مدیریت استراتژی، تامین مالی و مدیریت سرمایهگذاری باعث موفقیت مالی سازمان میگردد. مدیریت مالی به طور مداوم با تصمیمات در این ارتباط با این سه محور اساسی مواجه بوده و به دنبال دستیابی به ترکیبی از سیاستها و تصمیمگیریها به منظور هدایت صحیح شرکت یا سازمان در این سه حوزه است که نهایتا با هدف ایجاد ارزش و حداکثرسازی ثروت سهامداران صورت میپذیرد و بر این اصل ساده استوار است که: پولی که از فعالیتهای شرکت عاید خواهد شد بایستس بیش از پولی باشد که به آن وارد می شود. بر این اساس مدیریت مالی با مدیریت کارآمد جریانات نقدی کوتاه مدت و بلند مدت، جریانات وجوه نقد افزونتری ایجاد مینماید.
اهداف
- هدایت مدیران به سوی موفقیت و سیاستگذاریهای مالی بهتر در مسیر راهبرد سازمان
- تحقق ثبات و مقاصد بلند مدت سازمان
- توازن تراز پرداختها و بررسی سرمایه در گردش
- تبیین روشها و استراتژیها در جهت بیشینه کردن ثروت سهامداران
- توجه به منافع ذینفعان شرکت
- مشخص نمودن استراتژیهای ممکن که توانایی یا قابلیت حداکثر نمودن خالص ارزش فعلی سازمان را داشته باشد
- تخصیص منابع سرمایهای کمیاب برای فرصتهای رقیب
- اجرا و ارزیابی استراتژیهای انتخاب شده با هدف دستیابی به اهداف تعریف شده
مدیریت سرمایهگذاری
مدیریت سرمایه گذاری به دنبال ترکیب بهینه سرمایهگذاری در هر هدف مالی از جمله خرید سهام، کالاهای سرمایهای و یا حتی ایجاد پروژه ها و انجام طرح ها می باشد، به طوری که بهترین شکل سودآوری از ترکیب سرمایهگذاری صورت گرفته عاید شرکت یا سازمان گردد. مدیریت سرمایهگذاری به طور کلی دو مبحث اصلی « تجزیه و تحلیل اوراق بهادار » و « مدیریت پرتفوی » را شامل می شود. تجزیه و تحلیل اوراق بهادار، در بر گیرنده تخمین مزایای تک تک سرمایهگذاریهاست، در حالی که مدیریت پرتفوی شامل تجزیه و تحلیل ترکیب سرمایهگذاریها و مدیریت نگهداری مجموعهای از سرمایهگذاریها است. در دهه اخیر روند مباحث سرمایهگذاری از شیوه انتخاب سهام به سمت مدیریت پرتفوی تغییر جهت داده است.
مدیریت هزینه
شرکتها نیازمند به کارگیری مدیریت هزینه به طور اثر بخش میباشند. با تولید محصولات با کیفیت و بهبود مستمر میتوان به موفقیت دست یافت. یکی از مهمترین موارد که در آن امکان بهبود مستمر وجود دارد، کاهش هزینه ها از طریق ساده سازی محصول و فرآیند تولید شرکت است. پیچیدگی بالای محصولات شرکت و فرآیند قیمت گذاری آنها موجب افزایش هزینههای تولید محصول، نگهداری موجودی کالا، توزیع و فروش، ارائه خدمت به مشتریان، هزینههای اداری و حسابداری و سایر هزینههای عملیاتی میشود.
سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت
تعیین دقیق هزینه یک محصول یا خدمت، نقش مهمی در موفقیت شرکتها در اکثر صنایع دارد. استفاده از روشهای هزینهیابی محصول می تواند برای شرکتها مزیت رقابتی خوبی ایجاد کند. زیرا باعث تهیه اطلاعات دقیق بهای تمام شده به شکلی می شود که استفاده کنندگان بتوانند به راحتی این اطلاعات را متوجه شوند. منظور از هزینه یابی محصول، فرآیند جمعآوری، طبقه بندی، و تخصیص هزینههای مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و سربار واحد تجاری به محصولات یا خدمات است. مزایای سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت به بهبود اطلاع رسانی از مقدار دقیقتر هزینههای محصول محدود نمیشود، بلکه اطلاعات حاصل از این سیستم منجر به بهبود خلق ارزش برای مشتریان و سود شرکت میشود. مدیریت بر مبنای هزینه توام با سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت باعث کاهش بیشتر هزینههای شرکت میگردد. استفاده از تحلیل بر مبنای فعالیت یک زبان مشترک در بسیاری از شرکتها است.
- اهداف کلان هزینه یابی و مدیریت بر مبنای فعالیت
- تجزیه و تحلیل سودآوری مشتریان
- تجزیه و تحلیل هزینه مشتریان
- ارزیابی ارزش مشتریان
- مدیریت دقیق هزینهها
- بودجه بندی بر مبنای فعالیت
- اندازهگیری و سنجش عملکرد
هزینه یابی بر مبنای هدف
هزینهیابی بر مبنای هدف، رویکردی برای رسیدن به بهای محصول یا خدمت در شرایطی است که قیمت بر اساس رقابت تعیین شده و سود مورد انتظار از پیش تعیین شده است. هزینه یابی بر مبنای هدف یک رویکرد ساختار یافته و منظم برای تعیین هزینه تولید میباشد که در آن یک محصول باید با سطح مشخصی از کیفیت و کارکرد و با قیمت فروش پیش بینی شده، به منظور ایجاد یک سطح مشخص از سودآوری تولید شود. به بیان دیگر این رویکرد هزینه یابی فرآیندی است برای حصول اطمینان از اینکه آیا یک محصول با ویژگیهای مشخص از لحاظ کیفیت و کارکرد و قیمت میتواند سطح قابل قبولی از سودآوری را ایجاد کند یا خیر. هزینه یابی بر مبنای هدف یک ابزار راهبردی قوی است که سازمانها را همزمان قادر به یافتن سه بعد کیفیت، هزینه و زمان میکند و هزینهها را قبل از وقوع کنترل مینماید؛ همچنین این رویکرد فرهنگی را مقرر میکند که به مشتری ارزش میدهد، کارکردهای همعرض را هماهنگ می سازد و اطلاعات را شفاف میکند، و در نهایت همه فعالیتهای هزینه یابی بر مبنای هدف بر اساس نیازهای مشتریان هدایت میشود.
موسسه مشاوره مدیریت قدر پارسیان آماده تهیه و تدوین «برنامه مدیریت مالی، سرمایه گذاری، هزینهیابی و بهای تمام شده محصولات» سازمان های دولتی و خصوصی با مناسب ترین هزینه و بهترین کیفیت است.